˙·٠•●♥ دریـــــــــا ی عـشـــــق ♥●•٠·˙

گوشه نــدارد که یـکـــ گوشه اش بنشینمـــ ...

و نفسی تــازه کنمـــ ...

گــرد گــرد استـــ ..

این زمین..

ایــنــ روزگــــار ...

نوشته شده در برچسب:ایــنــ روزگــــار ,,,,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |
گــــآهـ ـے...!


هَــــنوز گـ ـآهــــے...!


مَــــرآ بـ ـه جــــآن تـ ـو قَـــــسَم مـ ـے دَهَـــــند...!


ببـــــین تَـــــنهـ ـآ مَـــن نیســـتَم


کــــ ه رَفتَــــــنَت رآ بــآوَر نمـــــــے کُـــنَم...!


   
نوشته شده در برچسب:گــــآهـ ـے,,,!,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

اینجا زمین گرد است !


تویی که مرا دور زدی ….. فردا به خودم خواهی رسید !!!!


حال و روزت دیدنیست….


اسم هر دویمان را در گینس ثبت میکنند !


تو در دروغ گفتن رکورد زدی … من در باور کردن … !!!


نوشته شده در برچسب:اینجا زمین گرد است !,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 




چقدر سخت است

منتظر کسی باشی که
.
.
.

هیچ وقت

فکر آمدن نیست!
نوشته شده در برچسب:چقدر سخت است,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

 

امشب دلم گیره ... امشب قراره بری...


فرصت نشد بگم ؛ چی میکشم بری .....


کاش اینجا بودی و میشد بهت بگم ..

 

نوشته شده در برچسب:امشب دلم گیره ,,, ,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |


   

  • تنهایی يعنی... ، يه بغض كهنه و يه چشم خيس و يه موزيك لايت و سیگار و يه فنجون قهوه تلخ...!!!


نوشته شده در برچسب:تنهایی يعنی,,,,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

  


بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده…

دست به خلاف بزنیـم…!

من اندوه تـــو را مـــی دزدم…!

تو تنهـایـی مـرا…!!

نوشته شده در برچسب:بیـــا برای یکــبار هــم که شـــده… ,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

   


خیابان

شعر بلندی‌ست

وقتی من با قدم‌های تو قدم می‌زنم !

نوشته شده در برچسب:شعر بلندی‌ست,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

کلاغ .........پَــــــــــــــــــ� �ـــــر

گنجشک ... پَــــــــــــــــــــــر
پرستو ... پَـــــــــــــــــــــــ ـــــــر
لبخند میزنم و به خودم میگم: پسر، باید یاد بگیری
بعضی آدمها ... پَـــــــــــــــــــــــ ـــــــر
یادو خاطراتشونم.......پَـــــــــ� �ـــــــــــــــــر

نوشته شده در برچسب:کلاغ ,,,,,,,,,پَــــــــــــــــــ� �ـــــر,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

 



حالــــا که رفتـــه ای ، بهانه ی خوبی است...

«شــب، سکـــوت، کــویر»

فقــط صدای این هــق هــق را کم کنــــــید

 

نوشته شده در برچسب:حالــــا که رفتـــه ای ,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |


کلافه شدن یعنی:

دلتنگِ کسی باشی ؛ که نیست


حوصله کسی را نداشته باشی؛ که هست !

 

نوشته شده در برچسب:کلافه شدن یعنی: ,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

  


دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد...


یک بار قسمت کردم چندین برابر شد!

 

نوشته شده در برچسب: تنهاییم ,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |





من از این تنهایی

از این که دیر می آیی


از این که روزی به من بگویی


تو به من نمی آیی


می ترسم....


چرا نمی دانی تو


چگونه بی تو زمان میگذرد


بارها این را از خودم می پرسم


من می ترسم...می ترسم...

 

نوشته شده در برچسب:من از این تنهایی,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

دیـ ـگَــ ـر اِنــ ـتِــ ـظــ ـارے اَز کَســ ـے نَــ ـدارَمــ ...
وَ ایــ ـنــ نِشــ ـانــ دَهَنــ ـدهـ ے قُدرَتِــ مَنــ نیســتــ ـ.
مَســئَــ ـلـ ـهــ؛
خَستِــ ـگــ ـے اَز اِعــ ـتِمــ ـاد هــ ـاےِ شِکَستـــ ـهـ اَستــ ـ...
نوشته شده در برچسب:دیـ ـگَــ ـر اِنــ ـتِــ ـظــ ـارے,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |

 

      


امروز ؛

انگار کسي آمد…

و هواي دلتنگي ات را

هي در آسمان اتاقم پاشيد

و تو نبودي

!

نوشته شده در برچسب:امروز ؛ انگار کسي آمد…,ساعت توسط ℳÅℛ₯ℛØℤℰℊÅℛ| |